در حال حاضر نرخ رشد اقتصادی چین بهعنوان بزرگترین تولیدکننده دنیا و همچنین دومین اقتصاد بزرگ دنیا به کمترین مقدار خود در ۲۵ سال گذشته رسیده است. بازار سهام این کشور بسیار آشفته است و شاخص بازار سهام این کشور در چند ماه گذشته افت زیادی داشته است. شرکتها و کارخانههای کوچک و متوسط در کشور چین برای ادامه حیات خود دچار مشکل شدهاند. این اخبار نهتنها برای شرکای تجاری شرکتهای چینی خبر بدی است، بلکه این موضوع قیمت کالاها را نیز تحتتاثیر قرار داده است.
با توجه به افت اقتصادی کشور چین تقاضا برای مواد اولیه در این کشور کاهش یافته و در نتیجه با بههم خوردن تعادل عرضه و تقاضا، قیمت مواد اولیه بسیار کاهش یافته است. کشور چین بیش از ۵۰ درصد از نیکل، آلومینیوم و مس دنیا را مصرف میکند و با افت تقاضا برای این مواد قیمت آنها به کمترین مقدار خود در ۶ سال گذشته رسیده است.
چین حدود ۶۰ درصد از سنگآهن و حدود ۵۰ درصد از زغالسنگ تولید شده در دنیا را مصرف میکند. با افت تقاضا برای این مواد نیز قیمت آنها بهشدت پایین آمده است بهطوری که قیمت سنگآهن به کمترین مقدار خود در ۶ سال گذشته رسیده است. بهجز دو شرکت بزرگ Tinto Rio و BHP که قیمت تمامشده آنها بسیار پایین است، تمام تولیدکنندههای مواد معدنی در استرالیا محصولات خود را با ضرر تولید میکنند. سودشرکت Glencore نیز با کاهش قیمتهای زغالسنگ، فلزات و دیگر مواد خام بهشدت کاهش یافته است. ارزش سهام Glencore در بازار سهام انگلستان(FTSE-100) نسبت به سال گذشته نصف شده و به حدود دوسوم ارزش سهام در بدو تاسیس رسیده است. در ۶ ماه اول سال ۲۰۱۵ سود تعدیل شده شرکت Glencore (پیش از کم کردن مالیات و سود بهره) نسبت به سال گذشته ۲۹ درصد افت داشته ودرآمد خالص شرکت نیز ۵۶ درصد کاهش داشته است.
با توجه به اینکه مهمترین مواد اولیه جهت تولید فولاد سنگآهن و زغالسنگ هستند؛ قیمت تمامشده فولاد تولید شده چین بسیار پایین آمده است و در نتیجه چینیها با توجه به بحران اقتصادی خود و از طرفی برای تسخیر بازار دنیا قیمت فولاد خود را کاهش دادهاند بهطوری که به قول Evan Lucas متخصص استراتژی از گروه IG، قیمت هر تن فولاد چین-که سنگآهن از مهمترین اجزای تشکیلدهنده آن است- از قیمت یک تن کلم ارزانتر شده است.
در حال حاضر دولت چین ارزش واحد پول خود را کاهش داده است و به کمترین ارزش خود از آگوست سال ۲۰۱۱ رسیده است. تصمیمات بعدی دولت چین نامعلوم است ولی با این وجود کاهش ارزش پول ملی چین، باعث تسهیل در صادرات محصولات چینی شده است.
بنابراین، با فرض حداقل نرخ تورم ۱۵ درصد در ایران قیمت تمام شده فولاد کشور در حال افزایش است، در حالی که با توجه به کاهش قیمت مواد اولیه جهت تولید محصولات فولادی چینی و از طرفی کاهش ارزش یوآن چین در برابر دلار توسط دولت این کشور جهت افزایش صادرات علاوه بر حمایتهای قبلی؛ باعث واردات محصولات فولادی از چین با قیمت پایین در تمام دنیا و همچنین ایران شده است.
در حال حاضر بازار فولاد در کشور با چالشهای زیر روبهرو است:
۱- بازار فولاد کشور با کاهش فعالیتهای عمرانی و رکود همراه است.
۲- ورود محصولات فولاد چینی با قیمت بسیار ارزان.
۳- عدم امکان رقابت محصولات فولادی تولید ایران در بازارهای صادراتی با توجه به افت شدید قیمت محصولات چینی و افزایش قیمت تمامشده محصولات تولید ایران.
با توجه به موضوعات مطرح شده و مازاد تولید فولاد ایران چارهای باقی نمیماند مگر حمایت دولت از تولید فولاد در بازارهای داخل با افزایش تعرفههای ورودی و اعطای وامهای کمبهره به تولیدکنندگان و حمایت از صادرات کشور با اعطای مشوقهای صادراتی(که بتواند درصدی از هزینههای آنها را پوشش دهد) در غیر این صورت شرکتهای فولادی کوچکی نیز که در کشور فعالیت میکنند تعطیل و شرکتهای بزرگ فولادی با زیانهای انباشته روبهرو خواهند شد و صنعت فولاد ایران رو به انحطاط خواهد رفت و با توجه به گره خوردن اقتصاد با ابعاد دیگر جامعه، پیامدهای ناخوشایند اجتماعی و فرهنگی را نیز در پی خواهد داشت.
منبع : دنیای اقتصاد